اویسا گلیاویسا گلی، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

اویسا...

دو ماهگی دختری...

سلام نفسم.دختر خوشگلم.دیروز دو ماهت تموم شد و به سلامتی وارد سومین ماه زندگیت شدی.چقدر زمان زود میگذره ... خیلی دوستت دارم روز به روز بیشتر عاشقت میشم.نفسمی عزیزم.اویسا جونم از وقتی وارد دو ماهگیت شدی هوشیارتر شدی احساس میکنم منو میشناسی چون به صدام واکنش نشون میدی.خدا را شکر خواب شبانه تم تنظیم شد اخه تا چهل روزگیت شبا بیدار بودی و منو باباییم مجبور بودیم شب زنده داری کنیم ولی دقیقا از شب چهلم دیگه خوابیدی خدارا شکر. در ضمن صبحا هم وقتی از خواب بلند میشی ی کمی تو تشک بازیت سرگرم میشی.پسونکم میخوری و کم کم داری بهش وابسته میشی موقع خواب خیلی کمک میکنه .در کل دختر شیطونی شدی و هر کی میبینتت دلش برات تنگ میشه... عزیزم دیروزم وا...
13 آذر 1393

خاطره زایمان...

سلام دخترم چطوری عزیزم.امشب بعد از 50روز از اومدنت اومدم خاطره به دنیا اومدنت را برات تعریف کنم. اخرین ویزیتی که با دکتر داشتم برام 12مهر را تعیین کرد که به دنیا بیای.یعنی شنبه دقیقا روز عید قربان. جمعه شب،شب عجیبی بود راستش ی حس خیلی خاصی داشتم بابایی هم بیقرار بود نمیگم اصلا نمیترسیدم ولی اون طور که قبلا فکر میکردم ترس تو وجودم نبود  خیلی هیجان داشتم اون شب سر جمع ی3ساعتی بیشتر نخوابیدم ساعت 5صبح پاشدیم نماز خوندیم و با بابایی راهی بیمارستان خانواده شدیم.ما اولین نفر بودیم که رسیدم  بابایی اصرار داشت که اولین نفر باشم که میرم تو اتاق عمل.کم کم بقیه مامانایی که اون روز عمل داشتند اومدند.ساعت 7بود که رفتم تو ...
2 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به اویسا... می باشد